تولد دوست بابا
تو این هفته دوباره شما به یه تولد دیگه دعوت شده بودی، تولد دوست بابایی : عمو محمد. خاله سعیده کلی تدارک دیده بود تازه همش هم می خواست سوپرایز باشه . ما هم کادو رو ورداشتیم و همراه با شما رفتیم اونجا. که دو تا دوست جدید هم پیدا کردیم اونا هم فهمیدن شما تو دل مامانی هستی، آقا محمدصدرا. چون خاله سعیده همون اول گفت کسی شیطنت نکنه بادکنک ها رو نترکونه تا من و شما نترسیم... نمی دونست شما چه پسر شجاعی هستی! اونجا یه عالمه خوراکی خوشمزه هم خوردیم :: کیک، میوه، انواع غذاها مثل سالاد اولویه، رولت کالباس، پیتزا و سوپ خوشمزه.... حسابی خاله سعیده زحمت کشیده بود که باعث شد شما اون شب خوشحال باشی... تازه خیلی هم خندیدیم و آخر شب اسم فامیل بازی کردیم و ...