آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

قند عسل های مامان

سینما ، شهر کتاب و عشق به کتاب محمدصدرا

1395/8/2 12:24
نویسنده : مامان طاهره
257 بازدید
اشتراک گذاری

 محمدصدرا واقعا عاشق کتابه و تقریبا کتاباشو با هیچ چیز عوض نمیکنه...( فکر کنم این قضیه کاملا ژنتیک و ارثیه،هم از طرف بابا و هم از طرف مامان) یه روز که اکران ویژه فیلم سیانور بود و من و باباجون رفتیم برای دیدنش شما با خانواده مامان موندی و بعد از فیلم که ما از سینما اومدیم بیرون و نوبت خانواده آقاجون بود که برن برای دیدن فیلم... ما شما رو تحویل گرفتیم و با ماشین آقاجون رفتیم بگردیم  که تصمیم بر این شد توی این فاصله بریم شهر کتاب...

قبل از رفتن داخل شهر کتاب شما خیلی بداخلاق بودی که من مامانی رو میخوام ولی به محض ورود و دیدن کتابا کلا غرغرکردن یادت رفت و همه حواست رفت سمت کتابا... اونجا اسباب بازی ها رو میدیدی و میگفتی من اینها رو دارم... برای حیوونای پاپت شعر مک دوناد رو به انگلیسی میخوندی (که توجه کارکنان شهر کتاب رو جلب کرده بودی و براشون خیلی عجیب بود) و میرفتی با وسواس کتاب انتخاب میکردی میاوردی برات بخونیم و نزدیک شش تا کتاب من برات خوندم و چهار تا باباجون که دیدیم اینجوری نمیشه و وقت داره میگذره بهت گفتیم برو کتاب انتخاب کن برات بخریم بریم خونه که دیدیم داری از هر کتاب یه دونه بر میداری و وقتی دستات پر شد دادی بغل ما و کتابای بعدی... از خنده باباباجون نمیدونستیم چکار کنیم... بهر حال پنج تا کتاب با صورتک آقاشیره برات خریدیم و با کلی کلک از اونجا اومدیم بیرون...

پی نوشت: کتاب و سینما از علایق مشترک مامان و باباست و تقریبا هفته ای یک بار میریم سینما که امیدورام شما، سینما رو هم مثل کتاب دوست داشته باشی و بعدا باهم کلی  سینما بریم...

فعلا شما فقط یه بار سینما اومدی که فقط صحنه هایی از فیلم برات جذاب بود و پله های سینما برات جذاب تر بود... از بس بالا پایین رفتیم

پی نوشت2: توی عکس های زیر محمدصدرا توی هر شرایطی کتاب میخونه ، توی خونه تمیز، توی شلوغ پلوغی بقول خودش، توی پارک ، مهمونی و مراسمات، توی ماشین و حتی حرم و همه جا کتاباش همراهمون هستند...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)