آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

قند عسل های مامان

مهد کودک نوید

1397/4/19 13:09
نویسنده : مامان طاهره
137 بازدید
اشتراک گذاری

محمدصدرا خان خیلی سخت از خونه بیرون میومد و همیشه دوست داشت توی خونه با اسباب بازی هاش بازی کنه و این باعث شد تا خیلی زیاد ببریمش پارک و بفرستیمش مهد تا با بچه ها بیشتر بازی کنه ولی همونجا هم از دور می دیدم اولش بچه ها رو نگاه می کرد و بعد از شناسایی کامل اونها بعضی بچه های خاصی رو انتخاب میکرد و بعد می رفت با اونا بازی میکردالبته بجز بازی با الیکا که همیشه خیلی راحت قبول میکرد و دوست داشت چون الیکا هم عالی بازی بلد بود و از نظر رفتاری هم کاملا مورد تایید محمدصدرا بود. خلاصه محمدصدرا رو فرستادیم مهد و یک ساعت اول روز اول فقط صدای گریه اش بود که از پشت در پارکینگ میومد ولی بقیه روزا مشکی نداشتیم و با هم میرفتیم مهد و بعد من برمیگشتم خونه و دوباره ساعتای دوازده میرفتم دنبالش. محمدصدرا اونجا کلاس زبانش رو دوست داشت و بازی کردن و کاردستی.

مربیش فرانک جون می گفت به محض بیکار شدن میگه چرا مامانم نمیاد... روزای پنجشنبه ها هم وسایل بازی بردن از خونه آزاد بود و محمدصدرا همش دایناسور و آدمک های فیگوری می برد و کلی بازی میکرد و پنجشنبه ها رو خیلی دوست داشت... البته برگشتن و دنبال معین رفتن رو هم دوست داشت چون معین رو می بردیم خونه آقاجون.
گردش های علمی وتئاتر و جشن های مهد هم خیلی خوب بود و اکثر کاردستی ها رو محمدصدرا جونم هنوز سالم نگه داشته.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)