موندن پیش مامانی ها و آقاجونا
گل مامان از وقتی میرم سرکار شما صبحها از ساعت 8 تا 13 پیش مامانی ها هستی و خیال من از بابت شما راحته چون میدونم اونها اگه بیشتر از من شما رو دوست نداشته باشن کمتر نیست!! البته رابطه ات با هر دو مامانی خدارو شکر خوبه و دوسشون داری و اذیت نشدی نازنین مامان. برنامه ما شده اینکه از ساعت 6 صبح بیدار میشی و شب قبلم که 10 بار مامان رو بیدار کردی واسه همین خسته ای و پیش مامانی ها یکم (تقریبا 2 ساعت) میخوابی که این خیال منو راحت تر کرده که مامانی جونی ها رو کمتر اذیت میکنی...
آقاجون مامان هم زحمت میکشن باوجودیکه مدرسه مامان خیلی نزدیکه ولی صبح و ظهر میان دنبال مامان تا پسر کوچولوی من بیشتر پیشم باشه.
از ساعت یک که من میام هم دوست داری باهم بازی کنیم تا ساعت های 4-5 خوابت میبره دوباره از 6 یا هفت بیدار میشی و تا 12 شب بیداری. نصفه شبا چند بار برای شیر خوردن بیدار میشی و یک بار هم آب میخوای ماه من.
خوشحالم که گهوارت هنوز بدرد میخوره و شما خونه مامانی توی اون میخوابی . آخه عادت داری توی بغل من بخوابی و وقتی نیستم توی اون راحت 2 ساعت میخوابی.
توی این مدت که پیش مامانی ها هستی شیر خودم رو که برات گذاشتم میخوری، سوپی رو که آماده کردم صبح زود قبل از مدرسه دوست داری و می خوری. البته بعد از ظهرکه یکم میگذره دیگه سوپتو دوست نداری، یه کمکی سرلاک و شیر خشک هم میخوری. از هفت ماهگیت به بعد صبحانه برات روز در میون تخم مرغ میزارم که مامانی زحمت میکشن قاطی سوپت بهت میدن. تخم مرغ خالی دوست نداری و یا باید با فرنی قاطی کنم و یا با سوپ و یا با کمی آبلیمو یا خیارشورو... و البته بعضی روزام مامانی بهت نون و کره و... میدن. این بین بیسکوییت مادر و میوه و ... هم برات میزارم که معمولا دوست داری و میخوری. البته این وسط معین هم بی تاثیر نیست و گاهی به هوای هم میخوری.