آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

قند عسل های مامان

عادت های محمدصدرا

1394/5/26 0:29
نویسنده : مامان طاهره
360 بازدید
اشتراک گذاری

نمازخوندن گل پسر مامان : گل پسر مامان از حدود یازده ماهگی ات، هر کسی که نماز میخونه کنارش می ایستی و نماز میخونی. اولین نمازت رو با آقاجون مامان خوندی و مهر رو محکم میزاشتی روی سر آقاجون که درحال سجده بود و وقتی آقاجون سرش رو از سجده بلند مبکرد شما مهر رو ورمیداشتی و خودت سجده می رفتی . کمکم کنار آقاجون بابا نماز خوندنت میگرفت و مثل آقاجون شروع میکردی به نماز خوندن(آخه آقاجون بخاطر زانو دردشون نشسته روی صندلی نماز میخونن). دعای دست رو میگی اللهم و دستات رو بالا میگیری، رکوع میکنی و سجده می ری و از همه باحال تر الله اکبر گفتنته که دستات رو می بری پشت گوشت و میگی الللاه اَپَر...  من و باباجون که کلا از دست شما توی نماز آسایش نداریم ،4 یا 5 تا مهر میزاریم و آخرش دنبالت باید راه بریم تا مهرمون رو بگیریم یا هم که ناچارا توی دستمون قایم کنیم...  راستی وقتی صدای اذان و قرآن میشنوی دستت رو می بری روی گوشت و نگاه بقیه میکنی...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برداشتن مهر بقیه: این هم عادت شده برات و دوست داری مهرا رو برداری و نماز بخونی. فرقی هم نمیکنه غریبه باشه یا آشنا مهم مهره که نماز بخونی. یه روز خونه مامان ملیحه خانوم بودیم و داشتن نماز میخوندن که شما مهر مامان بزرگ سامان جون رو برداشتی و فرار کردی پیش من تا نماز بخونی....

چشمک:گل پسر مامان برای چشمک زدن دو تا چشماش رو با هم میبنده و خیلی با حال چشمک میزنه.

بوس کردن و بوس فرستادن:این کار رو خاله جون یادت داده که دستت رو میزاری روی لبت و بعد به سمت فرد مورد نظر حرکت میدی و این یعنی بوس..

اخم کردن:گل ناز مامان جدیدیا یاد گرفتی مردونه اخم میکنی و کلی دلبر میشی. اخم زیر چشمی هم شیرین اری جدیدتر شماست نفسم..

زبون درازی:  این کار رو هم خاله محبوبه یادت داده که زبونت رو درمیاری و به چپ و راست حرکت میدی ناناز من.

عطسه کردن الکی:تازگی یاد گرفتی الکی عطسه میکنی و میگی هپ و جلوی بینی و دهنت رو میگیری.

خاموش کردن لب تاپ موقع کار یا بازی دیگران:این یه عادت خیلی بده که از کوچیکی داری و همش میری و لپ تاپ ها و کامپیوتر ها رو خاموش میکین. باباجون که دیگه ازدستت عاصی شده، آخه وسط کار باباجون میری و طوری که اصلا بابا متوجه نمیشه دکمه خاموش رو میزنی و تمام برنامه هاش رو بهم میریزی.. اگه محمد جواد و عمو حسن  با لبتاپ کار یا بازی کنن هم بهشون رحم نمیکنی و خاموش...

 

بازی با موس : گل پسر مامان تا حالا شش یا هفت تا موس خراب کردی ، آخه دوست داری با موس بازی کنی و چراغ قرمز زیرش رو  ببینی و با دکمه هاش ور بری برای همین میکشی و اونا هم بعد یه مدت خراب میشن...

 

 

 

کیو کیو کردن:سه چهار ماهی هست بازی با تفنگ رو یاد گرفتی و ژست میگیری و بطرف بقیه نشانه میری و بعدش باید طرف خودش رو بندازه و گرنه همینطور اسلحه ات رو طرفش میگیری و تکون نمیخوری...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نه نه نه نه: گل مامان معنی کلمه نه رو فهمیده و تازگی ها ساز مخالف میزنه البته در مواردی که به نفعشه . اگه بهت بگیم آره میگی نه نه نه نه و خیلی ناز ادا میکنی...

ادای گریه کردن: برای این کار هم دستت رو میزاری روی صورتت بطوریکه دستت بیشتر صورتت رو می پوشونه و این یعنی گریه و تا بقیه دستت رو برندارن از روی صورتت دستت رو تکون نمیدی.

گرفتن گوش موقع شنیدن صدای خاص مثل صدای نینی ها یا آقاجون وماشین و...: گل پسرم وقتی صدایی رو میشنوی مثل موتور، ماشین ، هواپیما و ... گوشت رو میگیری و نگاه من یا باباجون میکنی تا ما هم به صدا توجه کنیم...

 

 

 

 

قایق سواری توی خونه آقاجون با استخر بادی دایی:دایی امیر محمد یک قایق بادی کوچیک داشت که دادش به شما ولی ما چون توی خونه جا نداشتیم گذاشتیمش خونه آقاجون بمونه و شما اونجا توی قایق بازی می کنی و کلی بهت خوش میگذره...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برداشتن وسایل با پا مثل مامانی: دوست داری وسایل رو مثل مامانی با پاهات بلند کنی و برداری و برای این کار واقعا تلاش میکنی..

حرکت برگشتی و دالی:برعکس سرت رو میزاری روی زمین و با هر کسی پشت سرت باشه دالی میکنی. این حرکت رو از رکوع های نمازت یاد گرفتی که حوصله ات سر میرفت و کلیه رکوع سجودت قاطی میشد...

هیس: پسرم وقتی میخواد به بقیه بگه هیس ، انگشتش رو روی بینی اش میگذاره و میگه هیس.

بو میاد: یه کار دیگه ای که بلدی اینه که وقتی کسی بگه بو میاد بینی ات رو میگیری و سرت رو حرکت میدی..

موش موشی:که این شکلی میشی:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)