چهارشنبه سوری
امسال بابا نذاشت بریم چهارشنبه سوری، گفت برامون خطر داره . بجاش بهمون یه کادو داد و قول داد تا کمدشما رو با هم بچینیم. با وجودی که همه رفته بودن چهارشنبه سوری، ولی به ما هم خوش گذشت تو خونه .... تازه بابا از چند روز قبل هم اصرار داشت که من مواظب صدای ترقه ها باشم و به مدرسه با تاکسی برم و بیام... به همین خاطر منم امروز و فردا رو هم از مدرسه مرخصی گرفتم ...