تفریح در مجتمع تک
یکی از تفریحات من و بابایی قبل از بدنیا اومدن شما رفتن به مجتمع تک بود و دیدن ملزومات کامپیوتری و موبایل و کلا تکنولوژی های جدید دنیا بود. چند روز پیش هم با شما برای بار چندم رفتیم تک. سری پیش با شما و عمو حسن رفتیم که عمو حسن میگفت توی مدتی که اینجا نشستم همه نگاه این فسقل خان میکنن و باید برات اسپند دود کنیم. اون موقع شما شاید هنو شش ماهت بود. ولی این سری شما همش میخواستی که دستت رو ول کنم تا خودت راه بری و همش سرت رو می بردی داخل مغازه ها و فروشنده ها رو از کار می انداختی. یه جا هم همینطوری سر به هوا ذراه می رفتی که با دو تا آقا که دست یک نی ینی رو گرفته بودند و اتفاقا اونا سر به هواتر راه می رفتن تصادف کردی و خوردی زمین و طفلی ها کلی خجالت کشیدن. اینجا هم داری با مینییوم سلام و احوالپرسی می کنی .
کلا خیلی خوشحال بودی و کلی بهت خوش گذشت.