مراسم شب قدر
امسال مراسم شب نوزدهم ماه رمضان رو. توی خونه موندیم و با تلویزیون قرآن به سر کردیم که شما اولش خوشت اومد و میومدی توی سجاده و کتاب دعاهای ما ولی کمکم خوابت برد و ما تونستیم قرآن به سر کنیم. اما دو شب دیگه رو رفتیم حسینیه که اونجا بهت حسابی خوش گذشت. اونجا شروع میکردی به سینه زدن و همه بچه کوچولو ها دورت جمع میشدن و سینه میزدند. تو هم کلی کیف میکردی. البته شب اول روت نمیشد و کنار من و مامانی بازی میکردی تا که معین اومد و روت باز شد و با معین ازین ور به اون ورو منم همش دنبالت بودم. اما شب دوم دیگه همش راه میرفتی و بازی میکردی. شب دوم وقتی برقا رو خاموش کردن برای قرآن به سر پ، شما هم کنار من بودی و با من قرآن به سر کردی. انشالله زیر سایه قرآن سلامت و عاقبت بخیر باشی پسر نازنینم.
توی این عکس تازه از مراسم برگشتیم و شما داری با آقاجون چایی میخوری...