مراسم شب یلدا....
من و شما از صبح با همدیگه ژله انار درست کردیم و باسلوق و کیک شکلاتی و میز یلدامون رو با هم چیدیم که باباجون اومد و با عمه و عمو رضا هماهنگ کردیم و رفتیم خوراکی هامون رو خونه آقاجون دور هم خوردیم.
امیر محمد و آقاجون سرمای شدیدی خورده بودند و خیلی بد شد که نتونستیم مثل بقیه سالها شب یلدا کنار اوناو بابابزرگ و مامان بزرگ مهربون هم باشیم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی