آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

قند عسل های مامان

عادت های محمدصدرا تا شش ماهگی

1393/9/9 18:40
نویسنده : مامان طاهره
361 بازدید
اشتراک گذاری

جدیدا به مامان خیلی وابسته شدی و نمیزاری ازت یه لحظه دور باشم. اگه برم آشپزخونه  و منو نبینی گریه میکنی و نمیزاری هیچ کاری انجام بدم.اما وقتی منو میبینی میزنی زیر خنده. و این خنده ات به دنیا می ارزه.

قایم باشک: یک ماهی هست باباجون بهت قایم باشک یاد داده و یه جا دور از چشمت وامیسته و صدات میزنه تا شما بابا رو پیدا کنی و وقتی پیدا میکنی کلی میخندی. منم یه روسری روی سرت میندازم و شما اون رو کنار میزنی و تا ما رو میبینی ذوق میزنی تا تشویقت کنیم. این بازی رو هم دوست داری عزیزم.

پسر گلم از دو ماهگیت بازی با آینه رو خیلی دوست داری و به نی نی توی آینه لبخند میزنی(این در حالیه که نی نی های دیگه رو خیلی تحویل نمیگیری )

صداهای جالب: مثه دَدَدَ ..... یا  بَبَبَ.....   و غیره

بازی با لیور دنده: پسرم عاشق لیور دنده و رانندگی هستی و همین که پات به ماشین میرسه میخوای لیور دنده رو جدا کنی و احتمالا ببری توی دهنت. اینم سندو مدرکش که این بار توی ماشین امین آقا نشستی و داری بازی میکنی. البته توی این سفر هم دور از چشم آقا پلیسه یکم هم توی رانندگی کمک امین آقاکردی

در ضمن از چندماه قبل ماشین برات گهواره هم هست و اگر شهر و مغازه ها و خیابون و ماشینای دیگه رو نگاه نکنی خیلی زود با ماشین خوابت میبره.

جدی شدن : بعضی وقتا اصلا نمیخندی حتی با کلی قربون صدقه و آدمو ضایع می کنی حسابی. همکارای مامانی کلی برات شکلک درآورده بودن ولی شما اصلا نخندیدی. توی این عکسم دایی امیر محمد داره خودش رو میکشه و این واکنش شماست قند عسلم.

پوشک عوض کردن رو خیلی دوست داری و دلت میخواد کمی آزادانه با پاهات بازی کنی و موقع تعویض پوشک همین که میگم محمد صدرا پا بالا، پاهاتو بلند مبکنی و ذوق میزنی و میخندی، اونم قهقهه خیلی ناز

گرفتن دو تا پا: یکی از عادتای چهارماهگی به بعدت گرفتن دو تا پاته و بعد غلت میزنی این ور و اون ور و کلا خوشحالی. البته بعد این حرکت دوست داری از طرف من و باباجون تشویق بشی....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

عمو حسن
11 آذر 93 14:10
سلام به همه خیلی خیلی خوکل شدی هموجون ایشالا هفته دیگه نه اون هفته بعدش میام میبینمت دلم برات یه ذره !!!
مامان طاهره
پاسخ
سلام عمو جون، دل منم خیلی تنگ شده ولی اولی که بیاین من یکم غریبی میکنم و برات لوس میشم. بعدش بهت عادت میکنم که اون موقع باید بری باز!!!! دلت میاد اصلا عمو... ممنون که به وبلاگم سر زدی و نظرای خوشگل گذاشتی اینا رو من تایپ نکردم گفتم، بابا جونم برات نوشته
مامان پارسا دردونه
16 دی 93 16:45
خدا حفظت كنه ،چه پسملى شدى توووووووووووو
عاله جووووون
30 اردیبهشت 94 8:54
وای قربونه اون جورابات بشم پسره ی خوردنیه من.
مهرنوش
31 تیر 94 10:42
سلام خیلی مفید بود ! به منم سر بزن
مهرنوش
6 مرداد 94 8:42
سلام خیلی مفید بود ! به منم سر بزن