آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

قند عسل های مامان

سیزده بدرامسال

1394/1/14 15:28
نویسنده : مامان طاهره
336 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان ، سیزده بدر امسال برنامه ریزی کردیم و عمو مرتضی اومد دنبالمون تا همه با هم بریم باغ. اولش توی ترافیک سنگینی گیر کردیم ولی بالاخره به باغ رسیدیم و کلی بازی کردیم و خوش گذشت. شما آب بازی کردی کنار استخر و با یک چوب بقیه رو خیس می کردی. و همش اشاره میکردی منو ول کنید برم توی آب. آقایون توی باغ غذای خوشمزه ای درست کردن و شما خیلی دوست داشتی . بعد از غذا هم دوباره والیبال که شما پیش مامانی و آقاجون بودی و ما بازی میکردیم که دیدم دوست داری با من بازی کنی و دیگه اومدم پیش گل پسرم. هواکه تاریک شد همه پریدن وسط باغ و نای نای میکردن که پسر منم جو گرفت و شروع کرد با دستش نای نای. ساعتای 10 یا 11 شب بود که برگشتیم و همه حسابی خسته بودند ولی انصافا خیلی خوش گذشت. دست آقاجون و مامانی درد نکنه که امروز این همه زحمت کشیدند. البته روز پنجم عید هم با خانواده آقاجون و سمان رفتیم باغ و عکسای قشنگی گرفتیم. جای بقیه حسابی خالی بود.

 

راستی سیزده به در امسال خانواده مامان رفته بودند گناباد که زنگ زدن و گفتن دلمون برای جوجه ناز (آقا محمد صدرا ) خیلی تنگ شده.

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

عاله جووووون
30 اردیبهشت 94 8:32
وایمحمدصدراتوکل سیزده بدر دلم پیشه تو بود که زنگ زدم مامانت باصدای بچه گانه که مثلا توباشی گفت اومدیم باغ.خیلی دلم میخواست کنارم میبودی باهات بازی میکردم.جات خیلیییییییییییییی خالی بود.ایشالاخاله همیشه شاد باشی