روروئک سواری
عزیز دل مامان جدیدا توی روروک راه میری و البته اولین راه رفتنت با روروئک توی خونه آقاجون توی سقی بود که با فاطمه جون بازی میکردی. آخه اونجا هال خیلی بزرگی داره و شما با روروئکت جولان میدادی و کلی میخندیدی و فاطمه جون وقتی بهش میرسیدی بهت جایزه اسباب بازی میداد و شما بیشتر ذوق میزدی. فاطمه خیلی خوب باهت بازی میکرد و شما دوستش داری. حتی الان بعد چند هفته وقتی صداشو میشنوی از پشت تلفن، دنبالش میگردی.
راستی فاطمه یک ابتکار جالب دیگه هم بخرج داد و برات با اسباب بازی هات آویزهایی درست کرد و به کالسکه ات وصل کرد و مدت زیادی شما باهشون بازی کردی.
- بعد از بنایی آقاجون بابا، پایین جون میده برای روروئک سواری پسرم و شبا با شما میرفتیم و شما اونجا کلی بهت خوش میگدشت. آخه آقاجون پایین رو سرامیک کردن و راحت میدوی و دنبال خروس فراری ات میکنی.
- راستی بعد از اینکه مامان توی اینترنت خوند که ممکنه روروئک برات خوب نباشه، فعلا روروئک بازی محدود شده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی