آقا محمدصدراآقا محمدصدرا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
آقا محمدسیناآقا محمدسینا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

قند عسل های مامان

کلاس imath

1399/8/17 12:08
نویسنده : مامان طاهره
148 بازدید
اشتراک گذاری

کلاس آی مت جز تجربه های خوب ما توی این مدت بودکه شما از چهار سالگی توی کلاساش شرکت کردی.من این کلاس رو از گشت و گذار توی اینستا پیدا کردم... یه روز که داشتم توی اینستا دنبال بازی برای شما می گشتم، اتاق شلوغ و بهم ریخته یه پسر مهربون نظرم رو جلب کرد که وسط اتاقش یه کیف افتاده بود که روش نوشته بود Imath، منم رفتم درباره اش کلی تحقیق کردم و دیدم دوره خیلی خوبیه و توی مشهد هم یک سال بود اومده بود. آموزش کاربرد ریاضی از طریق بازی خیلی خوب بود و تو هم که عاشق ریاضی بودی و کنار بازی های جذاب با ذوق و شوق می رفتی کلاس. منم بیرون کلاس منتظرت می موندم و با مامانای مختلف تجربیاتمون رو به اشتراک میگذاشتیم و به ما هم کلی خوش گذشت.اولین بار که بردمت تا محیط کلاس رو ببینی توی مهد چرخ و فلک برگزار می شد و اولش خیلی نگران بودم چون شما تنهایی کلاس رفتن رو دوست نداشتی و نمیدونستم برخوردت چیه ولی با دیدن محیط و کلی سرسره و وسایل بازی دیگه و اینکه معلم مهربون کلاس خیلی خوب با شما صحبت کرد و ارتباط برقرار کرد، راضی شدی کلاس ها رو تنهایی شرکت کنی و حسابی هم همکاری کردی.

کلا آی مت سه دوره چهار ترمه بود که هر ترم تقریبا دو ماه طول می کشید و ما دوروز در هفته باهم میرفتیم کلاس و کلی خوش میگذروندیم. یه روز معلمت اومد بهم گفت محمدصدرا یه چیزایی میگه و اینقدر مطمئنه که درسته ولی من متوجه نمیشم و به خودش هم چیزی نگفتم تا از شما بپرسم... گفتم مثلا چی؟ گفت مثلا اشکال هندسی رو یه چیزایی میگه نمی فهمم و من اونجا متوجه شدم شما ناخواسته داری به انگلیسی با معلمت صحبت می کنی و براش توضیح دادم که شما دو تا زبان رو با هم یاد گرفتی و چون کوچولویی بعضی اوقات نمی تونی تفاوت انگلیسی و فارسی اینها رو بگی و همون چیزی که توی ذهنت میاد به زبون میاری و معلمت حسابی براش عجیب بود که پسر کوچولوی مامان با این سن کمش دوزبانه است و می گفت بعضی وقتا یهویی کانالت عوض میشده و یه چیزایی رو انگلیسی می پرسیدی ولی زود اصلاحش میکردی و فارسی می پرسیدی ولی درمورد این اشکال هندسی معادل فارسیش رو احتمالا نمیدونستی.

یه ترم کلاس موسیقی و آی مت پشت سرهم شد که ما فاصله نیم ساعت بین کلاس رو با هم میرفتیم کافه که شما یا بستنی یا آبمیوه سفارش میدادی و من موکای مورد علاقه ام رو و کلی باهم درباره چیزهای مختلف و علائقمون صحبت میکردیم و حرف میزدیم و خیلی به من خوش میگذشت...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)